مهزیار عزیز مامهزیار عزیز ما، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
دونه سیب ما سامیاردونه سیب ما سامیار، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره
محفل عاشقانه ما محفل عاشقانه ما ، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره
بابا محمدبابا محمد، تا این لحظه: 50 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره
مامان مهرنوشمامان مهرنوش، تا این لحظه: 44 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

دنیای مهزیار مامان

خدای من

من خدایی دارم، که در این نزدیکی است نه در ان بالاها مهربان، خوب، قشنگ چهره اش نورانیست گاهگاهی سخنی می گوید، با دل کوچک من، ساده تر از سخن ساده من او مرا می فهمد         او مرا می خواند، او مرا می خواهد ...
18 دی 1390

وظيفه من

  هو الخالق مادرت رو چقدر دوست داری ؟ ندا رسید به موسی که ای کلیم الله فردا بر ان کوه حاضر باش برای تو حکمتی دارم فردا موسی بر ان کوه حاضر شد ساعتی گذشت و دید دونفر از دور می ایند مادری پیر و فرزند پسر جوانی بین راه مادر و پسر بحث می کردن و مادر بلند میگفت فرزندم دلبندم به صلاح ما نیست!! ولی پسر میگفت تو مخالفت بیخود می کنی و معلوم شد برای خواستگاری دختری از ده بالا می رفتند که مادر میگفت به صلاح نیست این بحث بالا گرفت و انقدر مادر مخالفت کرد که فرزند ناراحت شد و سنگی گرفت و محکم به سر مادر زد و سر مادر هم خونریزان به روی خاکهای گرم بیابیان افتاد و پسر راه خود را پیش گرفت اندکی نگذشته بود و پسر از چشمان مادر دور نش...
6 دی 1390