مهزیار عزیز مامهزیار عزیز ما، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره
دونه سیب ما سامیاردونه سیب ما سامیار، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره
محفل عاشقانه ما محفل عاشقانه ما ، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره
بابا محمدبابا محمد، تا این لحظه: 50 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره
مامان مهرنوشمامان مهرنوش، تا این لحظه: 44 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

دنیای مهزیار مامان

روزهای اسفند 91

1391/12/23 11:17
309 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 


 

 

سلام دوستان گل

من و مامانی حسابی تنبل شدیم البته برای نوشتن یه پست جدید. روزهای اول ماه اسفند با درس و امتحان شروع شد و همچنان ادامه دارد.

2 اسفند روز چهارشنبه:آزمون مرات داشتیم که خوب بود. چون بابایی قرار بود بره تهران آزمون دکترا داشت مامانی زودتر اومده بود خونه و من با سرویس اومدم خونه خودمون با هم دیگه نهار خوردیم و بابایی ساعت 4 رفت فرودگاه . من و مامانی هم تنها شدیم .

 روز 5 شنبه 3 اسفند: عصر هم من و مامانی رفتیم فرودگاه دنبال بابایی و جالب اینکه توی فرودگاه فیروز کریمی مربی تیم پیکان رو دیدم. از فرودگاه مستقیم رفتیم خونه مامان شیرین چون عمه ها همگی اونجا بودند خیلی خوش گذشت و البته شب هم اونجا خوابیدم.

 روز جمعه 4 اسفند: هم همگی رفتیم خونه عمه اعظم و تا شب اونجا بودیم ومن اینقدر بازی کردم و خسته شدم که حال نداشتم و با خواهش پسر عمه ها و البته مامان شیرین ،دوباره رفتم اونجا و شنبه غایب شدم.

فراموش کردم بگم که 4 اسفند قرار بود بریم کوه که من و دوست های صمیمی نرفتیم. من چون بابایی خسته بود و هم چون عمه ها اومده بودند دیگه اصلا به رفتن فکر نکردم.

از 5 اسفند تا 9 اسفند: هم مثل همه ی روزها گذشت تا 5 شنبه 10 اسفند که همراه مامان و بابایی رفتم آبادان که خیلی خیلی خیلی خوش گذشت . هوا عالی بود و یه کوچولو بارون هم حسابی بهترش کرد .

از 12 اسفند تا 16 اسفند:هم به درس، امتحان و ... گذشت.

از 18 اسفند: هم بازم درس و مشق بود تا 22 اسفند که جشن نوروزی مدرسه بود و 23 هم امتحان دیکته و امتحان واژه ها داریم که می دونم نمره ام عالی میشه.

البته باید به خاله نسترن عزیزم که تولدش 21 اسفند ماه و پسر گلش پسر خاله عزیزم شهراد جون که 23 اسفندماه تبریک بگم. امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشید و به همه ی آرزوهای قشنگتون برسید.

23 اسفند ماه: آخرین روزی بود که در سال 91 به مدرسه رفتم. با اینکه آقای وزیر گفته بود پیک نوروزی نداریم اما دبستان نوید صالحین به ما پیک نوروزی داد و ما باید در ایام نوروز انجامش بدیم.

 

 

 





این عکس هم توی رستوران ایتالیایی که نزدیک خونه مون هست گرفتم.
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)