مهزیار عزیز مامهزیار عزیز ما، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره
دونه سیب ما سامیاردونه سیب ما سامیار، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه سن داره
محفل عاشقانه ما محفل عاشقانه ما ، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره
بابا محمدبابا محمد، تا این لحظه: 50 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره
مامان مهرنوشمامان مهرنوش، تا این لحظه: 44 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

دنیای مهزیار مامان

گذری بر روزهای دی ماه

1392/10/26 9:07
474 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام  به دوستان خوبم

فصل امتحانات بود و ما هم حسابی درگیر بودیم. مخصوصا با عوض شدن معلم مهزیار. بیشتر از 2 هفته طول کشید تا مهزیار با معلم جدید ارتباط برقرار کنه و هر روز منتظر برگشتن معلم قبلیشون بود.

پسرم انگار منتظر تایید معلمشون از طرف من بود. رفتم مدرسه و معلمشون رو دیدم و برعکس  چیزهایی که از مادرای دیگه شنیدم با معلم خوب و دلسوزی که خیلی هم جئان هستند روبرو شدم و با دیدنشون حس خوبی بهم منتقل شد و وقتی به مهزیار گفتم از معلم جدیدتون خوش اومده مهزیار خیلی خوشحال شد و علاقه خاصی به معلمشون پیدا کرد و 17 دی هم که تولد معلمشون بود براش هدیه برد.

گذری بر روزهای گذشته:

5 دی اولین جلسه کلاس زبان مهزیار بود و مهزیار ترم 3 شد. من و بابایی رفتیم دنبال گل پسرم و با هم دیگه رفتیم بیرون و خرید کردیم. اون شب خیلی سرد بود . بعد از خرید رفتیم رستوران سنتی خرم و شام خوردیم.

مهزیار در رستوران سنتی خرم

6 دی آقای پدر سرما خورده بود و حسابی حالش بد شده بود و من و مهزیار از بابایی مراقبت می کردیم .تا خدا رو شکر خوب شد .

7و8 هم غیر از درس و مدرسه و کلاس زبان خبر دیگه ای نبود.

10 دی رحلت حضرت رسول عمه مرم مهزیار آش نذری داشت و ما رفتیم منزل عمه جون و مهزیار خوشحال از اینکه در کنار علی بود. هوا اون روز هم بارونی و بسیار لطیف بود. موقع برگشتن  مهزیار و عمه لیلا هوس کردن برن روی پل طبیعت و این شد که من و بابایی هم همراهشون رفتیم . هوا خیلی رویایی بود. سرد ، ابری و بارونی.

مهزیار و پیاده روی روی پل طبیعت

11 دی مهزیار رفت مدرسه اما 12 دی که شهادت امام رضا بود تعطیل بود و مهزیار نه کلاس ریاضی رفت و نه کلاس زبان.

13 دی روز جمعه مهزیار همراه بابایی و عمو پوریا رفتند استخر که خیلی بهشون خوش گذشته بود.

هفته ی سوم دی ماه هم که مهزیار حسابی مشغول درس خوندن بود و یک روز در میون امتحان داشت و کلاس زبان و ... روز 18 دی مهزیار عصر خونه موند و من و بابایی و عمه ها با هم رفتیم خرید و بعد رفتیم دنبال مهزیار و رفتیم خونه ی مامان شیرین. خرید هایی که کرده بودیم برای مامان شیرین بود که خدا رو شکر مورد پسند واقع شد.

19 دی برای تمدید پاسپورت رفتیم پلیس +10 . مهزیار تا الان توی پاس من بود اما این دفعه براش پاس جدا بگیریم. پسرم برگه رو امضا کرد و برای اولین بار اثر انگشت زد خیلی خوشحال بود و اتفاق جالب و جدیدی براش بود. البته من و بابایی هم دست کمی از مهزیار نداشتیم. مخصوصا وقتی شماره تلفن میخواستند و مهزیار شماره موبایل خودش داد من و بابایی غش و ضعف رفتیم از این حرکت. الهی فداش بشه مامانش.

20 دی مانند جمعه قبل مهزیار و بابا و عمو پوریا رفتند استخر.

هفته ی چهارم هم پسر گلم مشغول درس و امتحان های آخر بود. کلاس تقویتی مدرسه شون هم از شنبه و دوشنبه به یک شنبه و سه شنبه تغییر کرد.

اما از یه اتفاق خوب برای استان خوزستان و مخصوصا شهر اهواز سفر ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر روحانی در روز سه شنبه 24/10/92 بود که امیدوارم از رهگذر سفر ایشان اتفاق های خوبی برای مردم شهر اهواز و استان رقم بخوره.

(( آمین)) 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

خبرنامه فروشگاه اینترنتی کلکسیون
1 بهمن 92 16:11
با اجازه ی نویسنده محترم وبلاگ وبلاگ خبری فروشگاه اینترنتی کلکسیون راه اندازی شد. شما می توانید با دنبال کردن وبلاگ خبری ما، از آخرین اخبار مربوط به تخفیف ها، فروش ویژه و قرعه کشی های مخصوص کوچولوها با خبر شوید و با نظرات و پیشنهادات خود ما را در امر بهبود روند کاری فروشگاه، یاری کنید. منتظر شما دوست عزیز هستیم
شقایق(مامان ارشان)
6 بهمن 92 9:51
$$$$$$$$_________$$$$$$$ $$$____$$$$______$$__$$$$ $$______$$$$____$$____$$$ $$_______$$$$__$$$____$$$ $$________$$$$_$$$____$$$ $$_________$$$$$$____$$$$ $$$________$$$$$$____$$$_____$$$$ $$$_________$$$$$___$$$$____$$$$$ _$$$________$$$$$__$$$$____$$$$ _$$$$________$$$$_$$$$____$$$$ __$$$$_______$$$$_$$$____$$$ __$$$$$______$$$$$$_____$ ____$$$$$$____$$$$$____$$$ ________.$$$$$$$$_____$$$$$ _________$$$$$._$$$$$$$$$$$$$$$$ _______s$$$$$$$____$$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$$________$$$$$$$ __$$$$___$$$$$______$$$$_$$$$ _$$_______$$$$_____$$$_____$$$ $$_______$$$$_$ $$______$$$$___$ $$$___$$$$$___$$ $$$$$$$$$$____$$___(▒)(▒) $$$$$$$$$____$$$_(▒)(█)(▒) _$$$$$$_____$$$_____(▒)(▒) __________$$$$ _________$$$$$__(▒)(▒) ________$$$$$_(▒)(█)(▒) _______$$$$$____(▒)(▒) _______$$$ ______$$$_(▒)(▒) _____$$_(▒)(█)(▒) ____$$____(▒)(▒) ___$ __$$___(▒)(▒) _$$$_(▒)(█)(▒) _$$____(▒)(▒) _$$ $$ __(▒)(▒) $$_(▒)(█)(▒) $$__(▒) (▒) $$ _$ _$$___(▒) (▒) __$$_(▒)(█)(▒) سلااااااااااااااااااااااااااااام. وبلاگ جدید مبارک گل پسر خیلی خوب شد اومدی نینی وبلاگ/ من یکی ک همیشه فقط میومدم و میخوندم. بوووووووووووووووووووووس موفق باشیی گل پسر
مامان و مهزیار
پاسخ
سلام شقایق جون. ممنون. شما اولین دوستمون هستید توی خونه ی جدید که برامون یادگاری گذاشتی.
زهرا
6 بهمن 92 11:45
عزیزم وبلاگ جدیدمبارک انشالله اینجاپربشه ازثبت خاطرات شیرین واتفاقات خوب زندگیتون
مامان و مهزیار
پاسخ
ممنون عزیزم انشاا...
زهرا
6 بهمن 92 19:46
خصوصی
آیلین
7 بهمن 92 16:54
سلام مهزیار جون وبلاگ جدید مبارک دعا می کنم که همیشه تو این وبلاگ چیزهای خوب و خاطرات قشنگ و زیبا بنویسی .
مامان و مهزیار
پاسخ
سلام آیلین جون ممنون. انشاا...
مينا
7 بهمن 92 22:19
سلام خونه اي جديد مبارك عزيزم.. دلم خيلي براتون تنگ شده بود ببخشيد اين ويار شديد بارداري اجازه هيچي بهم نميده تازه تونستم خاطرات ني ني رو كم و بيش از دفترش به وبش انتقال بدم... بابت قسمت آخر وبت از صميم قلب ميگم (آمين)
مامان و مهزیار
پاسخ
سلام مامانی چه کار خوبی کردی بمون سر زدی. خیلی خیلی به فکرت بودم اما واقعا بلاگفا اذیت می کرد. انشاا... از این به بعد ویارت تموم میشه و فرصت میکنی از خاطرات نی نی برامون بنویسی.ممنون عزیزم.منم میگم آمین.
رادمهر و مامان
8 بهمن 92 1:05
سلام مهرنوش جون خونه جدیدتون مبارک انشالله مهزیار خوشگل موفق میشه در امتحانات خیلی هوای خوبی بوده
مامان و مهزیار
پاسخ
سلام عزیزم. ممنون. انشاا... آره عزیزم خیلی هوای خوبی بود
مامان آرش و آیناز
8 بهمن 92 12:22
سلام عزیزم خونه جدید مبارک ان شالله پراز شادی و خوشی باشه واستون همیشه خوش و خرم باشید
مامان و مهزیار
پاسخ
ممنون عزیزن انشاا...
مامان امیرمحمد
8 بهمن 92 14:17
خونه جدید مبارک عزیزم ............. با آرزوی ثبت خاطرات بسیار بسیار خوب ................ ما توبلاگفا هم هستیم .....اول بلاگفا بودیم ولی با نی نی وبلاگ که آشنا شدم همه را آوردم اینجا البته خیلی زمان برد .........الآن هر دو را دارم ............ آدرس امیرمحمد در بلاگفا http://pesarbala1387.blogfa.com/
مامان و مهزیار
پاسخ
ممنون عزیزم. من اصلا دوست نداشتم جابجا بشم اما خوب بلاگفا خیلی اذیت کرد. منم هر دور نگه می دارم. اما واقعا جابجایی و انتقالش سخت و زمان بر و منم اصلا فرصت ندارم.
سپیده
8 بهمن 92 20:43
به به منزل نو مبارک ایشالا همیشه خاطرات خوب توش بنویسید ... مهزیار جان مرد جوان ایشالا همیشه سالم و سلامت و خندون باشی پسر خوبم
مامان و مهزیار
پاسخ
سلام سپیده جون انشاا....
✽ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت✽
9 بهمن 92 9:33
سلام مهرنوش جون خونه جدیدتون مبارک خیلی خوب کردین اومدین نی نی وبلاگ اینجا محیطش خیلی بهتره
مامان و مهزیار
پاسخ
سلام عزیزم ممنون.احتمالا اونم حفظ میکنم .
مامان آرمان
9 بهمن 92 12:11
سلام خونه نو مبارک مطالب قبلی را نمیتونی بیاری تا از این به بعد وبلاگش کامل بشه؟ بهرحال خوش اومدی.امیدوارم شادیترین لحظاتت در اینجا ثبت بشه.
مامان و مهزیار
پاسخ
سلام عزیزم. مطالب منتقل کردم. فقط بخار تو
محبوبه مامان الینا
9 بهمن 92 13:32
سلام مهرنوش جون خوبی عزیزم؟ از اون قسمت پاسپورت و مستقل شدن مهزیار جون منم حس خوب و عجیبی بهم دست داد بچه هامون بسرعت برق و باد دارن بزرگ میشن مهرنوش خدا حفظش کنه خیلی دوستتون دارم
مامان و مهزیار
پاسخ
قربونت برم عزیزم. آره واقعا یه حس و حال خوبی بهم داده بود. منم خیلی دوستون دارم عزیزم.