مهزیار عزیز مامهزیار عزیز ما، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
دونه سیب ما سامیاردونه سیب ما سامیار، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره
محفل عاشقانه ما محفل عاشقانه ما ، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره
بابا محمدبابا محمد، تا این لحظه: 50 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره
مامان مهرنوشمامان مهرنوش، تا این لحظه: 44 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

دنیای مهزیار مامان

گذری بر روزهای دی ماه

1392/10/26 12:48
827 بازدید
اشتراک گذاری

 سلام  به دوستان خوبم

فصل امتحانات بود و ما هم حسابی درگیر بودیم. مخصوصا با عوض شدن معلم مهزیار. بیشتر از 2 هفته طول کشید تا مهزیار با معلم جدید ارتباط برقرار کنه و هر روز منتظر برگشتن معلم قبلیشون بود.

پسرم انگار منتظر تایید معلمشون از طرف من بود. رفتم مدرسه و معلمشون رو دیدم و برعکس  چیزهایی که از مادرای دیگه شنیدم با معلم خوب و دلسوزی که خیلی هم جئان هستند روبرو شدم و با دیدنشون حس خوبی بهم منتقل شد و وقتی به مهزیار گفتم از معلم جدیدتون خوش اومده مهزیار خیلی خوشحال شد و علاقه خاصی به معلمشون پیدا کرد و 17 دی هم که تولد معلمشون بود براش هدیه برد.

گذری بر روزهای گذشته:

5 دی اولین جلسه کلاس زبان مهزیار بود و مهزیار ترم 3 شد. من و بابایی رفتیم دنبال گل پسرم و با هم دیگه رفتیم بیرون و خرید کردیم. اون شب خیلی سرد بود . بعد از خرید رفتیم رستوران سنتی خرم و شام خوردیم.

مهزیار در رستوران سنتی خرم

6 دی آقای پدر سرما خورده بود و حسابی حالش بد شده بود و من و مهزیار از بابایی مراقبت می کردیم .تا خدا رو شکر خوب شد .

7و8 هم غیر از درس و مدرسه و کلاس زبان خبر دیگه ای نبود.

10 دی رحلت حضرت رسول عمه مرم مهزیار آش نذری داشت و ما رفتیم منزل عمه جون و مهزیار خوشحال از اینکه در کنار علی بود. هوا اون روز هم بارونی و بسیار لطیف بود. موقع برگشتن  مهزیار و عمه لیلا هوس کردن برن روی پل طبیعت و این شد که من و بابایی هم همراهشون رفتیم . هوا خیلی رویایی بود. سرد ، ابری و بارونی.

مهزیار و پیاده روی روی پل طبیعت

11 دی مهزیار رفت مدرسه اما 12 دی که شهادت امام رضا بود تعطیل بود و مهزیار نه کلاس ریاضی رفت و نه کلاس زبان.

13 دی روز جمعه مهزیار همراه بابایی و عمو پوریا رفتند استخر که خیلی بهشون خوش گذشته بود.

هفته ی سوم دی ماه هم که مهزیار حسابی مشغول درس خوندن بود و یک روز در میون امتحان داشت و کلاس زبان و ... روز 18 دی مهزیار عصر خونه موند و من و بابایی و عمه ها با هم رفتیم خرید و بعد رفتیم دنبال مهزیار و رفتیم خونه ی مامان شیرین. خرید هایی که کرده بودیم برای مامان شیرین بود که خدا رو شکر مورد پسند واقع شد.

19 دی برای تمدید پاسپورت رفتیم پلیس +10 . مهزیار تا الان توی پاس من بود اما این دفعه براش پاس جدا بگیریم. پسرم برگه رو امضا کرد و برای اولین بار اثر انگشت زد خیلی خوشحال بود و اتفاق جالب و جدیدی براش بود. البته من و بابایی هم دست کمی از مهزیار نداشتیم. مخصوصا وقتی شماره تلفن میخواستند و مهزیار شماره موبایل خودش داد من و بابایی غش و ضعف رفتیم از این حرکت. الهی فداش بشه مامانش.

20 دی مانند جمعه قبل مهزیار و بابا و عمو پوریا رفتند استخر.

هفته ی چهارم هم پسر گلم مشغول درس و امتحان های آخر بود. کلاس تقویتی مدرسه شون هم از شنبه و دوشنبه به یک شنبه و سه شنبه تغییر کرد.

اما از یه اتفاق خوب برای استان خوزستان و مخصوصا شهر اهواز سفر ریاست محترم جمهوری جناب آقای دکتر روحانی در روز سه شنبه 24/10/92 بود که امیدوارم از رهگذر سفر ایشان اتفاق های خوبی برای مردم شهر اهواز و استان رقم بخوره.

(( آمین)) 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

پریسا نجفی
12 بهمن 92 12:55
سلام دوست عزیزم خوبی ؟ ازسایتت خیلی خوشم اومد به منم سربزن اومدم برای دوستای خوبم که مادری نمونه هستند وبلاگی زنانه درست کردم که باب کارشونه اگر دوست داشتی ما را هم قابل بدون . راستی منو توی سایت قشنگت لینک کن و بهم خبر بده تا منم تو را توی سایتم قرار بدم ببخش و ممنون
مامان و مهزیار
پاسخ
سلام پریسا جون مبارک باشه حتما بهت سر میزنم.
ابجي سجا
13 بهمن 92 10:45
ممنون مهزيارجوون شمام بااختارلينك شدين
ابجي سجا
13 بهمن 92 10:46
عكسات خيلي قشنكن مهزيار
مامان و مهزیار
پاسخ
ممنون ابجی خانم
ابجي سجا
13 بهمن 92 10:49
سلامتی کسی که تودل مانشسته ،کرایه هم نمیده!!
✿مامان علی خوشتیپ✿
13 بهمن 92 13:21
سلام دوست پرانرژیممممممممم...دست شما هم درد نکنه بابت همه زحماتتوندر کنار شما خیلی بهم خوش گذشت چرا لینک بودید!نمی دونم واللهالان دوباره میلینکم..هرچند من سراغ لینکام نمیرم..هرکی نظر بذاره میرم نظر میذارم...البته اگر آدرسشم بذاره
مامان و مهزیار
پاسخ
سلام عسیسم خانم هنرمندقربونت برم خوشحالم که دوباره لینکیدیمون.عاشقتم
مامان پریسا
13 بهمن 92 22:14
سسسسسسسسسسسسسسسلام مهرنوش جااااااان خیلی خیلی خوش اومدی گلممممممم اول بگم که ادرس جدید رو جایگزین قبلی کردم.
مامان و مهزیار
پاسخ
سلام عزیزمممنون
مامان پریسا
13 بهمن 92 22:15
و دوم این که خیلی خیلی خوش اومدید. ایشالله اینجا همیشه از شادی ها بنویسی. از دیدنتون خیلی خوشحال شدم.
مامان و مهزیار
پاسخ
ممنون عزیزم . انشاا...
مامان پریسا
13 بهمن 92 22:15
راستی پست جشنواره رو هم نوشتم.
مامان و مهزیار
پاسخ
الان میام میخونم.
الهام(مامان فرگل)
14 بهمن 92 1:07
به به گل پسر مهرنوش جان الهی همیشه شاد و سلامت باشید
مامان و مهزیار
پاسخ
ممنون دوست عزیزم
✽ستایـــِش فرشتـــه اـے از بِهشت✽
14 بهمن 92 8:12
از اول که لینک بودین با آدرس جدید لینکیدمتون ممنون عزیزم.
✿مامان علی خوشتیپ✿
26 بهمن 92 15:36
ای جووووووووووووووووووووووووونم آبیتهههههههههههههههههه
مامان و مهزیار
پاسخ
فقط آبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببی