مهزیار عزیز مامهزیار عزیز ما، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره
دونه سیب ما سامیاردونه سیب ما سامیار، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره
محفل عاشقانه ما محفل عاشقانه ما ، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره
بابا محمدبابا محمد، تا این لحظه: 50 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره
مامان مهرنوشمامان مهرنوش، تا این لحظه: 44 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره

دنیای مهزیار مامان

مهزیاربه کلاس سوم رفت

1391/7/2 10:19
190 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام صدتا سلام . من کلاس سومی شدم . خیلی خوشحالم که دوباره به مدرسه رفتم و کلاس سومی شدم آخه از قدیم میگفتن سومی رئیسن مطمئنم که شعرش یادتون هست ((اولی شلخته، دومی ها پا تخته و ...)). به خونه که رسیدم یه سر به کامپیوترم زدم و یه کوچولو بازی کردم و بعد استراحت . ناخن هام گرفتم و حمام رفتم و خوابیدم تا فردا صبح سرحال باشم . صبح مامانی از خواب بیدارم کرد با کمک بابایی دست و صورتم رو شستم صبحانه خوردم و لباس پوشیدم و مثل همیشه مامانی تلویزیون روشن کرد و شبکه دو که همیشه برنامه  کودک داره از ساعت 6:30 نگاه کنم که بعد از اتمام برنامه با کمال تعجب عکس روز اول مهر سال گذشته منو نشون داد خیلی جالب بود چون عکس رو ما براشون ارسال نکرده بودیم و به احتمال زیاد خودشون از وبلاگم گرفته بودند.

خلاصه همراه مامان و بابا رفتم مدرسه و گفتن کلاس سومی ها همه در یک صف باشند و با همون صف به داخل سالن رفتیم و بعد به کلاس های خودمون راهنمایی شدیم که من به  کلاس سوم /3  خانم روغنی رفتم خدا رو شکر من و تمام همکلاسی های سال گذشته ام توی یک کلاس هستیم و البته چند نفر اضافه شدند که یکی از اون ها ایلیا رمضانی است یکی از شیطون ترین بچه های مدرسه .

مامانی هم ساعت 11 به مدرسه آمد و از من در کلاس و همراه معلم عزیزم عکس گرفت که عکس ها رو در ادامه می بینید. یه چیز دیگه تولیدی که قرار بود روپوش های مدرسه ی ما رو بده نتونسته بود همه رو آماده کنه برای همین اکثر بچه ها بدون روپوش بودند و منم که روپوش داشتم توی مدرسه درآوردمش تا همرنگ جماعت دوستان شوم.

این هم عکس های من در اول مهر سال تحصیلی 1392-1391

مهزیار آماده رفتن به مدرسه

در این عکس منتظرم زودتر برم مدرسه ولی مامان میگه بشین یه عکس دیگه بگیرم

مهزیار از زیر قرآن رد می شود

از زیر قرآن رد شدم این کار رو خیلی دوست دارم یه حس خیلی خوب بهم میده

مهزیار منتظر رفتن به مدرسه

بازم یه عکس دیگه در حیاط خونه مون

مهزیار در صف کلاس سومی ها

اینجا در کنار نریمان هستم البته آخر صف کلاس سومی ها

مهزیار در صف

اینجا رفتم جلوی صف پیش دوست های دیگم

مهزیار در صف

در این عکس حسابی خسته شدم چون دوست دارم زودتر برم کلاس و معلمم رو ببینم

مهزیار در دویدن برای رفتن به کلاس

تو رو خدا اشتیاق منو برای رفتن به کلاس می بینید

مهزیار در حال رد شدن از زیر قرآن در مدرسه

برای وارد شدن به کلاس هم از زیر قرآن رد شدیم

مهزیار در کلاس سوم

اینجا هم کلاس سوم ۳ هست به همراه دوستان عزیزم

(راستی ایلیا رمضانی در تصویر سمت راست با تک پوش سفید)

مهزیار و خانم روغنی

من و معلم عزیزم خانم مریم روغنی

مهزیار در کلاس

مهزیار و خانم روغنی

مهزیار و امیر علی جعفری

من و دوست عزیزم امیرعلی جعفری

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)