مهزیار عزیز مامهزیار عزیز ما، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره
دونه سیب ما سامیاردونه سیب ما سامیار، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره
محفل عاشقانه ما محفل عاشقانه ما ، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره
بابا محمدبابا محمد، تا این لحظه: 50 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره
مامان مهرنوشمامان مهرنوش، تا این لحظه: 44 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

دنیای مهزیار مامان

خرداد ماه 94

خرداد ماه امتحانات من تمام شد. فصل تابستان ما خیلی زودتر شروع شد. 1 ماه زودتر.کلاس زبان ادامه داره و با دوستانم توی پارکینگ فوتبال بازی میکنم . گاهی هم استخر میرم. خونه ی عمه پیش علی هم رفتم .یه سفر به تهران و یه مهمونی خونه ی خودمون به اسم سامیار پارتی. دوستا های وبلاگی مامانی معروف به دوستان بلوری برای دیدن یامیار اومدن خونه ی ما که به من خیلی خوش گذشت. اسم مهمونی سامیار پارتی بود. آخر های خرداد ماه و یه شب قبل از ماه رمضان هم عروسی  دختر دایی بابام بود که اونم خیلی خوش گذشت. این توضیحات باشه تا سر فرصت مامان تکیلش کنه. خرداد ماه به روایت تصویر آیا کندن موی برادر بزرگتر کار خوبی است؟ در مسیر ...
31 خرداد 1394

اردیبهشت 94

موقتا عکس ها رو میزارم تا سر فرصت مطالب مربوطه نوشته شود. تولد کیهان پسر خاله ام- روز پدر - روز معلم - تولد دوقلوها- و عکس های من و داداشم تولد کیهان پسر خاله ی عزیزم از سمت راست: کامیاب.خودم.کیهان.رهام.ارسلان و رسا اولین روز پدری که من و داداش سامیار باهم به بابا تبریک گفتیم کیک خوردن روی اپن خیلی خیلی مزه داد کیک و طرحش هنر مامان. این روز پدر کلی خاطره داره که بعد نوشته میشه روز پدر خونه ی باباخسرو من و آقای آخوند معلم خیلی خوب و مهربان کلاس پنجم من و پآقای شمسه معلم هنر من و آقای حیدری معاون خوب و مهربون مدرسه آقای سیدی معلم قرآن     ...
31 ارديبهشت 1394

نوروز 94 اولین نوروز مهزیار در کنار سامیارہ(فروردین 94)

نوروز 94 را در حالی جشن گرفتیم که خانواده مون 4 نفره شده بود.     آغاز سفر نوروزی به سمت تهران 6 فروردین   اراک پیست رالی پرند پیست بین المللی رالی پرند 13بدر جنگل های شمال- استان مازندران برگشتن از 13 بدر برگشتن از تهران 15فروردین 16 فروردین 2 ماهگی سامیار 20 فروردین تولد فرگل عزیز فرگل جون از دوست های وبلاگی اهوازی هستند. من و علی دوست عزیزم معروف به علی خوشتیپ (اسم وبلاگش) بازم تولد فرگل جون ایستاده از سمت راست: روژان - ارسطو- فرگل بغل مامانش-آرمیتا-پریسا-محمد فرزام من و...
16 فروردين 1394

سامیار جان خوش آمدی

دوستان مهربان سلام  سامیار عزیز ما روز 5 شنبه 93/11/16 ساعت 8 صبح به لطف خدا و با دست توانای خانم دکتر ناهید شهبازیان در بیمارستان آریا ی اهواز زمینی شد. خدا روشکر من و سامیار گلی خوب هستیم و مهزیار سراپا شوق و شور و محبت نسبت به برادرش. این پست بزودی تکمیل خواهد شد. ...
16 بهمن 1393

فردا خانواده ی ما 4 نفره میشه

سلام دوستان گلم فردا شب قرار برای سزارین بستری بشم. التماس دعا . متن آماده کردم که براتون بزارم اما الان فرصت ندارم.قرار بود سامیار 20 بهمن بیاد که شد 19 و امروز دکتر گفت فردا 16 بستری بشم. خواستم اطلاع بدم و مثل همیشه که همراهم بودیم ، همراهمان باشید و برای سلامتی من و پسرم دعا کنید. این پست بعدا کامل خواهد شد. ...
15 بهمن 1393

روزهای دی 93

سلام دوستان عزیز و همراهان همیشگی عکس های  آتلیه گل پسرم در عروسی دایی حسین 30 مهر 93 دی ماه بسلامتی تمام شد . روزهای ابتدایی دی ماه روزهای خیلی سختی شده بود برای ما . روزهایی همراه با سرماخوردگی و آنفلونزای شدید. (( تولد وبلاگمون مبارک - 5 دی ماه وبلاگ مون 3 ساله شد)) 5 دی ماه: در اولین ساعت های 5 آبان ماه و بعد از رفتن مهمان های گلمون وقتی خواستیم بخوابیم مهزیار حالش بد شد و متاسفانه گلاب به روی همه تون بالا آورد و حالت سرماخوردگی پیدا کرده بود. بهش دارو دادم و رفت خوابید البته باباش تا صبح پایین تختش بیدار نشسته بود . تازه بابای مهربون قرار بود جمعه هم بره سرکار که با خستگی و خواب آلودگی رفت. 6دی ماه: صبح مه...
1 بهمن 1393

روزهای آذر93

سلام دوستان عزیزم 15روز هست که آذر ماه تمام شده اما فرصت نشده بیام برای مهزیار خان پست بزارم. روزهای آذرماه پسرم همچنان با لحظه شماری برای دیدن داداشش میگذره. هر روز با صبح بخیر به داداشش شروع میکنه . مهزیار هر روز صبح به داداش سلام میده و میبوسه اش و سامیارهم فوری با یه لگد و تکون جواب میده. مهزیار خیلی مراقب من همش میپرسه مامان تشنه ات نیست ، شربت برات درست کنم. وقتی میخوام بلند شم و نمیتونم سریع میاد دستم میگیره و کمکم میکنه که بلند شم. چند روز پیش خونه ی یکی از دوستان که که همسایه مون هستن نهار دعوت داشت برای رفتن دو دل بود و وقتی خیالش راحت کردم که اگه کاری داشتم تماس میگیرم رفت. دوستم برای منم نهار فرستاد و تلفنی گفت پسرت ...
16 دی 1393

اسم دونه سیب ما

سلام مامان های گرد و قلنبه و مامانی های نی نی دار پرکار تو این پست قرار اسم گل پسرمون براتون بنویسم.    اسم پسرکوچولوی ما به امید خدا قرار   سامیار   باشه (( که معنای لغوی آن محافظ آتش است و معنی دیگر آن مرد ثروتمند می باشد. یک اسم اصیل ایرانی که درزمان کورش کبیر رواج داشته و نام یکی از سرداران بزرگ هخامنشی بوده است. البته  در زبان پهلوی سام به معنی سبیکه زر و سیم آمده و یار بمعنی دارنده میباشد ولی به مجاز بمعنی ثروتمند آمده است)) . از سال های پیش که هنوز نی نی در کار نبود مهزیار دوست داشت اسم داداشش مهیار باشه و منم دوست داشتم دختری داشته باشم و اسمش ملودی یا ماهک ...
8 آذر 1393