مهزیار عزیز مامهزیار عزیز ما، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره
دونه سیب ما سامیاردونه سیب ما سامیار، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره
محفل عاشقانه ما محفل عاشقانه ما ، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
بابا محمدبابا محمد، تا این لحظه: 50 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره
مامان مهرنوشمامان مهرنوش، تا این لحظه: 44 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

دنیای مهزیار مامان

بهترین هدیه روز مادر+ بانوی برگزیده+ روز مادر در جمع دوستان وبلاگی

سلام دوستان عزیز فرودین ماه مثل همیشه با زیبایی و عطر بهاری شروع شد و زیباتر از همیشه با ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) و روز زن و نکوداشت مقام مادر به پایان رسید. امسال روز مادر خاطره انگیز تر از سال های پیش برای من بود  حتما میگین چرا مینویسم حتما بخونید:  31 فروردین روز مادر مهزیار گلم کلاس تقویتی داشت وقتی رسید یه پاکت نامه خوشگل که با دست های خودش درست کرده بود بهم تقدیم کرد و منو بوسه باران کرد . هدیه روز مادر برای مامانی یه نامه زیبا نوشته بود که با خودنش چشمام پر از اشک شد. مهزیار گلم این پاکت با دست های خودش درست کرده الهی قربون انگشتاش بشم . اثر انگشت سیاهش روی پاکت هست. الهی قلب کشیدن پسرم از ...
2 ارديبهشت 1393

روز مادر مبارک

  میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل صدیقه کبری ، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هفته ی بزرگداشت مقام زن و روز مادر را به همه مادران ( مامانم ، مادر شوهرم ، خواهرهای عزیز خودم و همسرم و تمام دوستان و مامان های گل وبلاگی )تبریک میگویم.   مادر عزیزم   وقتی چشم به جهان گشودم. قلب کوچکم مهربانی لبخند و نگاهت را که پر از صداقت و بی ریایی بود احساس کرد. دیدم زمانی را که با لبخندم لبخند زیبائی بر چهره خسته ات نشست و دنیایت سبز شدو با گریه ام دلت لرزید و طوفانی گشت. از همان لحظه فهمیدم که تنها در کنار این نگاه پرمهر و محبت است که احساس آرامش و خوشبختی خواهم کرد...
30 فروردين 1393

تبریک

  قهرمانی غرور آفرین تیم فوتبال  فولاد خوزستان شادی مردم پس از قهرمانی در خیابان های اهواز و صعود شور انگیز تیم نفت مسجد سلیمان بر همه ی دوستان هم استانی مبارک باد. ...
23 فروردين 1393

اولین پست سال 1393(نوروزنامه)

سلام دوستان خوب و عزیز بازم سال نو رو بهتون تبریک میگم و براتون آرزوی بهترین ها رو دارم.   نمی دونم چرا خواستم این پست رو بنویسم یاد انشای بعد از عید دوران مدرسه افتادم که موضوعش همیشه این بود: (( تعطیلات نوروز را چگونه گذراندید؟)) تعطیلات نوروزی ما با ورود مهمون های عزیزمون و خروج آنها به پایان رسید که در ادامه باجزئیات براتون خواهم نوشت. اما بهتر قبلش از روزهای واپسین اسفند ما بنویسم. مهزیار کلا هفته ی آخر اسفند رو به مدرسه نرفت و خودش تعطیل کرده بود . منم بعد از تماس با چندتن از مادران و آگاهی از اینکه اونا هم بچه ها رو مدرسه نمی فرستند دیگه نزاشتم بره مدرسه هرچند که اس ام اس های مدرسه با مضمون غیبت و کم شدن نمره انضباط...
18 فروردين 1393

آخرین پست سال 1392

   ستاره بختتان بالا سپیده صبحتان تابناک سایه عمرتان بلند ساز زندگیتان کوک سرزمین دلتان سبز ((پیشاپیش سال جدید مبارک))   تقویم 1393 رو عشق است. تقویم مهزیار گلم مهزیار علاقه ی خیلی زیادی به کارتن اسکوبی دو داره برای همین تم تقویمش اسکوبی دو انتخاب کردم و کلی سوپرایزش کردم.   سلام  دوستان خوب و گل خودم   این پست آخرین پست سال 1392 می باشد.سالی خوب و سرشار از موفقیت های کوچک و بزرگ. سالی که با تمام سخت های و مشکلاتی که داشت به خوبی و خوشی داره به پایان میرسه. سال پیش همین موقع کلی نگرانی داشتم که بیشترشون مالی بود با اون سنگ بزرگی که من و آقای همسر برداشته بو...
26 اسفند 1392

فرصت خوب خونه تکونی+ این روزهای ما

خونه تکونی یه فرصت خوبه برای اینکه ببینیم واقعاً این همه اسبابی که دورمون جمع کردیم به دردمون می خوره یا اینکه خیلی از این وسایل رو به خاطر خاطره هایی که ازشون داریم نگه داشتیم؟ کافیه به هر چیزی که بر خوردیم از خودمون بپرسیم که آیا واقعاً بهش احتیاج دارم؟ اگر بهش احتیاج نداشتیم بگذاریمش تو یه کیسه برای یه نفر دیگه ای که شاید خیلی به اون چیز احتیاج داشته باشه. یه کادوی غیر منتظره برای هر کسی می تونه جذاب و خوشحال کننده باشه. با خارج کردن یک سری از وسایل کهنه از زندگیمون می تونیم جا رو باز کنیم برای چیزهای خوبتر و جدیدتر. چیزهایی که برای ما در نظر گرفته شده. شاید اگر چند تا از اون لباسهایی رو که نمی پوشیم ببخشیم به جاش چند تا هدیه خیل...
5 اسفند 1392

هفته دوم و سوم بهمن ماه

سلام دوستان خوب ممنون که توی این مدتی که نبودیم و سرمون شلوغ بود به ما سر میزدید و حالمون رو می پرسیدید. بالاخره جابجایی تمام شد و ما در خونه ی جدید ساکن شدیم . خیلی خسته شدیم خیلی . آقای پدر اینقدر کار کرد که مچ درد گرفته و هنوز هم خوب نشده. البته بگم از آقا مهزیار گل که توی مراحل جابجایی یا مدرسه بود یا خونه مامان بزرگش و وقتی که اومد با خونه ی آماده و اتاق چیده شده روبرو شد و خونه رو حسابی پسندید. مهزیار گل من خونه ی قبلی رو بیشتر دوست داشت و میگفت اونجا قشنگ تر و بهتر ولی وقتی خونه رو چیده شده دید خیلی خوشش اومد و حسابی حال کرد.   خوب هفته پیش 20 بهمن تولد آقای پدر بود که ما شب دعوت بودیم خونه خواهر شوهرم البته عروس...
1 اسفند 1392

داستان کارنامه + روزهای پایانی بهمن

سلام سلام صدتا سلام سال 92 داره روزهای پایانیش رو می گذرونه . روزهای انتهایی بهمن ماه با هم مسابقه دارند و تلاش می کنند از هم جلو بزنند . انگار همین دیروز بود که سال 92 رسید و برای رسیدنش لحظه شماری می کردیم. تقریبا خونه تکونی ها شروع شده و ما هم یواش یواش داریم شروع می کنیم. اما از شانس خانم های محترم اهوازی امروز دوباره گرد و خاک شده و متاسفانه بچه هامون مدرسه هستند و خودمون هم سرکار. ای کاش مسئولین هوای غبار آلود و آلوده شهر رو ببیند و فکری بکنند. اگر نمیتونن چاره اندیشی کنند حداقل مدرسه ها و ادارات رو تعطیل کنند. ای کاش.   بگذریم جریان جالبی در روزهای گذشته پیش اومد که در ادامه براتون تعریف می کنم که برای من و آقا...
27 بهمن 1392